خدای زندگیبخش من سلام...
این روزها میان روزمرگیهایم گم شدهام.
نفس کم آوردهام و هر چه تقلا میکنم بیشتر در این باتلاق زندگی اسیر میشوم.
بند بند وجودم هوای آغوشت را دارد.
جزء به جزء بدنم نبض عشقت را میکوبد.
و این زندگی سراسر «اما و اگر» با یاد تو در هالهای از خوف و رجا سپری میشود.
امید دارم که هستی، که میبینی، که حواست هست، که فراموشت نشدم و نمیشوم.
و میترسم که پیچ زندگی بپیچد و من نه!
مسیرم عوض شود، یادت در دلم رنگ عوض کند و زندگی روی دیگرش را به جانم بریزد!
و کام شیرین از حضورت، تلخ از زهر مهلک نبودت شود.
و خب،
از خودت که پنهان نیست؛ همین وقتهاست که فصلهای زندگی را تند ورق میزنم و قلبم فریاد میکشد:
_ الهی و ربی، من لی غیرک؟
تو نباشی من چه کنم؟ نهال عشقم را به چه امیدی آبیاری کنم؟ قلبم، قلب هزارپارهام، به چه امیدی خون به این رگهای تشنه پمپاژ کند؟
و خودت را شکر که هستی!
این زندگی دنیا، این ورطهی ناجوانمردانهی جنگ میان حق و باطل، این آیین تکراری طلوع و غروب مهر دلهای آدمیان، این عصر دردناک غیبت، کی درهمشکنندهی ظلم و کفر و شرک و تزویر را نمایان خواهد کرد؟
و تو، کی رخصت میدهی؟
چقدر انتظار؟
چقدر صبر؟!
ان الصبر مفتاح الفرج؟!
صبرم به سر آمد، مفتاح نیامد!
این شبها آل یاسین میخوانم...
چله گرفتم!
چلهی حضور قلب، به ظهور عشق میانجامد، نه؟!
سلام علی آل یاسین...
السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته،
السلام علیک ایهاالامام المامون،
السلام علیک ایهاالمقدم المامول،
السلام علیک حین تقوم،
السلام علیک حین تقعد،
السلام علیک حین تقرء و تبین!
السلام علیک بجوامع السلام.
یا مولای، شقی من خالفکم، و سعد من اطاعکم.
والحق ما رضیتموه، والباطل ما اسخطتموه،
و المعروف ما امرتم به، والمنکر ما نهیتم عنه.
و اشهد ان انتم الاول و الآخر...
خدای زندگیبخشم؛
دوستت دارم.
خدای من، این زندگی بیمولا، بیآقا، بیصاحبالامر امانم را بریده،
خدای من، این بقیة الله فی ارضه؟!
#راز_روضه_رضوان
سی و نه...برچسب : نویسنده : razerozeyerezvan بازدید : 106